ایران جنگ نمی خواهد | زمان


حمله ایران به اسرائیل یک نمایش قدرت بی سابقه بود. اگرچه ایران این حمله را از قبل تلگراف کرده بود، در حالی که بیشتر پهپادها و موشک ها در هوا رهگیری شدند، این حمله یک بازی را تغییر داد و نشان دهنده خطر بسیار بالاتری برای تشدید تنش در آینده بود. جنگ سایه دیگر جنگ سایه نیست.

اما نمایش قدرت نیز دقیقاً همین بود – نمایشی که طراحی شده و عمدتاً برای نمایش قدرت بدون ایجاد آسیب واقعی طراحی شده است. اگرچه این کشور نشان داده است که از نیروهای خود برای محافظت از خود و منافع خود استفاده خواهد کرد، اما رژیم در ایران هنوز از آغاز یک جنگ بزرگتر محتاط است.

و دلیل آن ساده است: چنین مبارزه‌ای به جایگاه منطقه‌ای ایران لطمه می‌زند و فشار زیادی را بر رژیم وارد می‌کند، در زمانی که مشکلات داخلی آن را آسیب‌پذیر می‌کند – به‌ویژه با توجه به سن بالا و سلامتی رهبر معظم علی خامنه‌ای.

ایران و اسرائیل سال هاست که جنگ سایه خود را آغاز کرده اند و هر یک از طرفین از روش های پنهان و نامتقارن برای تضعیف طرف مقابل استفاده می کنند. با این حال، از 7 اکتبر، جنگ بازتر شده است: حملات هوایی اسرائیل به پایگاه‌های ایران در سوریه و ترور شخصیت‌های بلندپایه نظامی، مسئولیت پاسخگویی به ایران را بر عهده گرفته است، زیرا بی‌عملی تهدیدی برای تضعیف قدرت بازدارندگی و تضعیف اعتبار آن است. متحدان آن در منطقه مانند حزب الله لبنان، حوثی ها در یمن و شبه نظامیان اصلی عراقی.

اما برای ماه‌ها، ایران حملات اسرائیل را جذب کرد. خامنه‌ای مدت‌هاست که «صبر راهبردی» را برگزیده است و رویکرد ایران به بحران کنونی نشان‌دهنده تفکر سنتی اوست: به جای دعوت به جنگ با اسرائیل و آمریکا، رقابتی که احتمالاً به موقعیت ایران در منطقه و به‌طور بالقوه در داخل آن آسیب‌های زیادی وارد می‌کند. در قلمرو خود، ایران تصمیم گرفت از طریق شبکه جبهه مقاومت منطقه‌ای خود بر اسرائیل فشار بیاورد، بدون اینکه اوضاع را به آتش‌سوزی بزرگ‌تر و مخرب‌تر تبدیل کند.

دلایل دیگر منجر به خویشتن داری آشکار ایران شد. اگرچه ایران در منطقه قدرتمند است، اما در سطح بین المللی منزوی است و تنها روسیه به عنوان یک دوست بالقوه (و عمدتاً در شرایط آب و هوایی منصفانه) است. اگرچه ایران متحدان و حامیان متعددی را جمع آوری کرده است، اما اکثر آنها در مقایسه با اسرائیل، یک قدرت نظامی منطقه ای، و ایالات متحده، ابرقدرت جهانی، مسلح هستند. پهپادها و موشک‌ها قابل توجه هستند، اما قدرت تخریب آنها با سلاح‌هایی که ایالات متحده و اسرائیل می‌توانند مستقر کنند، برابری می‌کند و از آن فراتر می‌رود، در حالی که توانایی‌های نظامی متعارف ایران به دلیل کمبود تجهیزات پیشرفته محدود است.

از نظر اقتصادی، ایران همچنان ضعیف است. اگرچه توانسته است نفت بیشتری صادر کند، اما دیواری از تحریم ها دسترسی آن را به تجارت و سرمایه گذاری خارجی محدود می کند. تورم همچنان بالاست و حملات تروریستی مکرر در استان ها نشان می دهد که دولت در حال از دست دادن کنترل امنیت داخلی است. در داخل، نارضایتی از رژیم در بالاترین حد خود قرار دارد، با تأثیرات دودکننده جنبش اعتراضی اخیر که در عدم رعایت گسترده قوانین حجاب نمایان می شود. اکثر ایرانیان رژیم را غیرقانونی، فاسد، ناکارآمد و مصون از فشار برای اصلاحات معنادار می دانند.

مهمتر بحث جانشینی است. خامنه ای هشتاد و چهار سال دارد و حالش خوب نیست. اگرچه جمهوری اسلامی قوانینی برای انتخاب رهبر جدید دارد، اما مرگ یا استیضاح او احتمالاً باعث ایجاد یک بحران داخلی می شود زیرا بازیگران برای پر کردن خلاء قدرت تلاش می کنند. با توجه به مشروعیت در حال فروپاشی رژیم و سطح بالای نارضایتی در میان مردم، احتمال وقوع اعتراضات جدید یا ناآرامی های مدنی در جریان جانشینی وجود دارد.

این رژیم را عصبی می‌کند و رهبران ایران را آگاه می‌سازد که در حال نشان دادن قدرت هستند، نه ضعف، و در عین حال از جنگی اجتناب می‌کنند که فشار خارجی عظیمی را به مشکلات داخلی قابل توجه رژیم اضافه می‌کند.

بنابراین، تصمیم حمله به اسرائیل مستقیماً به دنبال آخرین تحریک – بمباران کنسولگری ایران در دمشق توسط اسرائیل است. حمله موشکی و هواپیمای بدون سرنشین نشانی از قدرت و توانمندی‌های ایران را نشان داد. همزمان، مقامات رژیم با سرکوب رسانه‌هایی که از دستورالعمل‌های رسمی برای پوشش این حمله پیروی نمی‌کردند، سرکوب کردند و سرکوب نقض حجاب در شهرهای بزرگ را گسترش دادند.

خامنه ای و بقیه رژیم احتمالا امیدوارند که این نمایش برای جلوگیری از تحریکات بیشتر اسرائیل کافی باشد. اما خطر تشدید تنش همچنان بالاست. اسرائیل قطعا پاسخ خواهد داد و ممکن است به اهدافی در ایران حمله کند. مقامات دولتی به صراحت گفته اند که حملات جدید اسرائیل پاسخ قوی تری را در پی خواهد داشت، پاسخی که بزرگتر و کمتر از طریق تلگراف پخش می شود و حتی می تواند ایران را به تولید سلاح هسته ای ترغیب کند. این امکان وجود دارد که جمهوری اسلامی بلوف می زند – می خواهد در صورت امکان از یک جنگ بزرگ اجتناب کند.

اما مانند حمله روز شنبه، ایران آمادگی خود را برای انجام بیش از آنچه انتظار می‌رود، ثابت کرده است، و با آگاهی اسرائیل از تهدید تهران بیش از هر زمان دیگری، خطر یک بحران آینده و دور دیگری از حملات زیاد است.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید