Uزمانی که در اوایل فوریه اعلام شد که یکی از آهنگ های تیلور سویفت است بخش شعرای شکنجه شده نویسندگان سرگرمی و طرفداران سوئیفت با سرعت شایعات خبری دهه بیست که به ماشین‌های تایپ آنها می‌پرد، «کلارا بو» نامیده می‌شوند. ساده‌ترین فرضیه این بود که بوو، یکی از بزرگترین ستاره‌های سینمای دهه 1920، الهام‌بخش سوئیفت بود، زیرا او همچنین یک زن کاملاً مستقل و جاه‌طلب بود، و همچنین یک ستاره بسیار موفق که موضوع زندگی شخصی او بوده است توجه بی مورد غیرقابل تصور نبود که «کلارا بو» آهنگی روایی درباره زندگی باو باشد. سوئیفت قبلاً ترانه هایی درباره افراد مشهور نوشته است: “Starlight”، خاموش قرمز، الهام گرفته از عشق بین اتل و بابی کندی (سوئیفت در زمان نوشتن آن با کانر کندی، نوه این زوج بود) و آخرین سلسله بزرگ آمریکایی، غیره. فرهنگ عامه، افسانه ربکا هارکنس، حامی هنری و اجتماعی دیوانه را بررسی می کند، مالک سابق خانه تعطیلات، عمارت ساحلی رود آیلند که سویفت در سال 2013 برای خود خرید.
به نظر می رسد که «کلارا باو» اصلاً درباره کلارا باو به عنوان یک شخص نیست، اگرچه می توان گفت که در مورد حال و هوای کلارا باو است. آیا ممکن است آنقدر خوش تیپ و کاریزماتیک باشید که مقداری قدرت کیهانی داشته باشید که برای شما موفقیت به ارمغان بیاورد؟ و در حالی که این عالی است، اما در ادامه چه اتفاقی می افتد؟ این آهنگ با این جمله آغاز می شود: «تو از این نظر شبیه کلارا بو، فوق العاده به نظر می آیی/ آیا می دانستی که در تمام عمرت مانند گل رز انتخاب می شوی؟» پیدا کردن راه او به یک ایده، یک فرصت – پتانسیل یک زندگی بزرگ و شگفت انگیز، چیزی که او عمیقاً آرزویش را داشت اما دور از دسترس بود. و او به شخص دیگری نگاه می کند – یا شاید خارج از خودش است، به خودی که بود، یا شاید بود، یا قبلاً تبدیل شده است، نگاه می کند، همان طور که بچه های کوچک (و شاید برخی از بزرگسالان) خدا را به عنوان مردی تصور می کنند که بر روی یک صندلی می نشیند. ابر تمام روز به تماشای خلاقیت های او می نشیند. جمله او در وضوح خود مانند یک زنگ است. ملودی مانند یک قافیه مهد کودک ساده لوحی گیرا دارد. اگر سوئیفت دقیقاً نمی‌داند که ایده‌اش را به کجا می‌برد، می‌توانید شرط ببندید که تا پایان آهنگ متوجه آن خواهد شد.
اما کلارا باو، زن و ستاره، تا ابتدای «کلارا بو» ظاهر نمی شود. دو زن دیگر که در این آهنگ از آنها نام برده می شود، خود استیوی نیک و سوئیفت هستند، و واضح است که این آهنگ تا حدی در مورد خودکنترلی و دانستن ارزش زیبایی شماست، اما شاید بیشتر درباره ارزشی است که دیگران در آن می بینند – و آنها تمایل تقریباً انعکاسی به فروش آن در بازار. و این است جایی که داستان کلارا بو وارد می شود.
بیشتر بخوانید: تمام ارجاعات در آهنگ عنوان “بخش شاعران شکنجه شده” تیلور سویفت
بوو در سال 1905 در خانه ای در بروکلین از پدر و مادری به دنیا آمد که او را نمی خواستند. او مانند بسیاری از کودکان در اوایل قرن بیستم (و حتی گاهی اوقات امروز)، به سینما پناه برد. تمایل او برای فرار از بروکلین تیره و تار، و به خصوص مادر وحشتناک و بیمار روانی او، سارا، او را به شرکت در مسابقه زیبایی که در مجله مورد علاقه اش تبلیغ می کرد، سوق داد. فیلم سینما. جایزه اول: نقش در یک فیلم واقعی. او با دو عکس ارزان قیمت وارد شد که شور و نشاط او را به تصویر نمی‌کشید – او باید برای گرفتن پول به پدرش می‌رفت – اما از طریق زنجیره‌ای از معجزات کوچک، او پیروز شد. نام مسابقه به قدری بر روی رویاهای دختران متمرکز بود که تیلور سوییفت واقعاً به آن اشاره کرد باید در مورد آن مسابقه برای شهرت و ثروت بنویسید.
کلارا در راه بود – تقریباً. اما اندکی پس از پیروزی، یک شب از خواب بیدار شد و متوجه شد که مادرش با چاقوی قصابی بالای سرش ایستاده بود و قصد کشتن او را داشت، اگرچه سارا قبل از اینکه بتواند این کار را انجام دهد از حال رفت. و در حالی که رقابت برای شهرت و ثروت تمام آن چیزی نبود که باید انجام شود، بوو را به هالیوود کشاند – او یک لباس داشت که برای تمام قطارهای کانتری بپوشد، و اگرچه تا به حال در هم ریخته بود. او به شهر رویایی خود رسیده بود، تقریباً با همه کسانی که در قطار بودند دوست شده بود.
یکی از مدیران استودیوی هالیوود به نام بی پی شولبرگ از شانس او استفاده کرد، اما متوجه شد که هم دوربین و هم تماشاگران او را می ستایند. سپس او را استثمار می‌کند، او را به استودیوهای دیگر می‌برد و حتی زمانی که تماشاگران – و نه فقط مردان – عمیقاً عاشق او می‌شوند، سود زیادی به دست می‌آورد. جملات کلارا بو، “تو خدای جدیدی هستی که ما می پرستیم، تو قول می دهی خیره کننده باشی/ زیبایی جانوری است که چهار دست و پا غرش می کند و بیشتر می طلبد” مسیر او را به خوبی خلاصه می کند.
بیشتر بخوانید: بر بخش شعرای شکنجه شدهتیلور سویفت در حال ارسال پیامی به طرفداران در مورد وسواس آنها نسبت به روابط خود است
بوو به یکی از بزرگترین ستاره های سینما در دهه 1920 تبدیل شد و به سطح ستاره ای استراتوسفری رسید که از رویاهای او فراتر رفت، بدون اینکه واقعاً آنها را برآورده کند. او که یک دختر بروکلینی واقعی بود، هرگز “فرهنگ” نشد و هرگز آنطور که دیگر پیوندهای هالیوود از بروکلین انجام دادند جعل نکرد. او هرگز به مهمانی های شام مناسب دعوت نشد. او نه تنها با افرادی که می توانستند به او کمک کنند، بلکه با اعضای تیم و پیمانکارانی که پشت سر او بودند نیز مهربان بود. او اغلب و اغلب به طور همزمان عاشق چندین مرد می شد. او برای مدتی با کارگردان برجسته هالیوود ویکتور فلمینگ نامزد کرد. سپس به سختی گرفتار گری کوپر خجالتی، لب تنگ و بسیار خوش تیپ شد – چون، خوب، چه کسی این کار را نمی کند؟ زندگی شخصی او به یک ورزش شایعه برای عموم تبدیل شده است. رسوایی هایی وجود داشت – که عمدتاً ساخته خودش نبود، بلکه نتیجه طمع دیگران بود – که برای پاک کردن آن چندین ثروت کوچک هزینه کرد. او 46 فیلم صامت و 11 فیلم ناطق ساخت قبل از اینکه در سال 1931 پس از یک فروپاشی کار را ترک کرد. او در سال 1965 در 60 سالگی درگذشت.
این ممکن است بیشتر از چیزی باشد که یک طرفدار معمولی تیلور سویفت می خواهد در مورد کلارا بوو بداند. یا، با توجه به درخشش درخشان استعدادهای Bow، ممکن است کافی نباشد. برای اطلاعات بیشتر، بیوگرافی عالی و عمیقاً دلسوز دیوید استن را ببینید Clara Bow: Runnin’ Wild. و در حالی که بسیاری از فیلم‌های Bow گم شده‌اند، هنوز هم می‌توانید دسته‌ای از آنها را در YouTube تماشا کنید، از جمله فیلمی که به Bow لقب «It Girl» را در سال 1927 داده است. آی تی، که در آن او نقش یک فروشنده جذاب را بازی می کند که آرزوی ازدواج با رئیس ثروتمند خود را دارد. دیدن Bow در عمل، و نه فقط در تصاویر گرفته شده از اینترنت، تنها راه برای درک اینکه چقدر جذاب بود. او می توانست به نشانه گریه کند. او سر صحنه فیلمبرداری بداهه می‌گفت و کارگردانان را عصبانی میکرد تا اینکه ببینند انتخاب‌های خودجوش او چقدر خوب بوده است. کار میکرد. او می تواند یک دقیقه اغوا کننده باشد و دقیقه بعد دخترانه مانند یک حباب شامپاین صورتی. و او چشم‌های بزرگ، درخشان و درخشانی داشت، مثل یک خوابگرد کارتونی: چیزی در او وجود دارد که می‌خواهید از آن محافظت کنید، حتی یا شاید مخصوصاً امروز.
ارتباط تیلور سوئیفت با فیلم‌های کلارا باو هر چه باشد، به نظر می‌رسد که او تصویرهای زیادی از این ستاره در هالیوود دیده است. طرفداران سوئیفت، متخصصان غواصی عمیق، پرتره هایی از سوئیفت پیدا کرده اند که بسیار شبیه به سبک Bow است. او در حالت‌های مشابه نشسته است، حتی در برخی موارد با شنل‌های مشابه، شلوارهای خزدار، یا تاپ‌هایی شبیه به لباس مجلسی. و مجموعه‌ای که سویفت در مراسم گرمی پوشیده بود – یک روکش ساتن سفید بدون تسمه تزئین شده با مروارید و یک ساعت آرت دکو که به شکل چوکر طراحی شده است – بسیار شبیه به چیزی است که Bow در یک عکس تبلیغاتی پوشیده بود که غیرممکن است که مرجع مستقیم نباشد.
اما حتی اگر سوئیفت تمام جزئیات زندگی غم انگیز و آتشین بوو را نداند، مطمئناً بینشی دارد که چگونه یک مرد می تواند از ظاهر هیچ به وجود بیاید و ناگهان به همه چیز تبدیل شود. خط پایانی «کلارا بو» همین را به ما می‌گوید: «تو از این نظر شبیه تیلور سویفت به نظر می‌رسی، ما آن را می‌پرستیم توپ کریستالی شهرت، با استفاده از این، که او می‌داند برای پیش‌نویسی کپی بازاریابی برای ستاره‌های آینده است. اما ابتدا به عقب نگاه کرد و کلارا بو را دید.