آزادی تحصیلی اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است


آحداقل از دهه 1800، کالج ها و دانشگاه ها در ایالات متحده بر مأموریت های مدنی خود تأکید کرده اند. دانش‌آموزان آمریکایی نه تنها باید در امتحانات و تلاوت‌ها بهتر عمل می‌کردند، بلکه باید ویژگی‌های شخصیتی را در خود پرورش می‌دادند که آنها را شهروندان بهتری می‌کرد. در طول پنجاه سال گذشته، چه در یک دانشگاه دولتی بزرگ یا یک کالج خصوصی کوچک شرکت کرده باشید، به احتمال زیاد بیانیه ماموریت مدرسه شما شامل زبانی است که بر کمک موسسه به خیر عمومی تاکید دارد. پس چرا امروز گروهی از منتقدان از رهبران آموزش عالی می خواهند که بی طرفی را پرورش دهند و حوزه عمومی را به دیگران واگذار کنند؟

گمان می‌کنم در این روزهای دوقطبی اجتماعی و فراحزبی، برخی زندگی دانشگاهی را عقب‌نشینی از واقعیت تلخ زندگی سیاسی می‌دانند. شما می توانید بدون نگرانی زیاد در مورد اینکه طرف مقابلتان در مورد موضوع سیاسی روز چه فکر می کند، تئاتر یا زیست شناسی، دین یا اقتصاد انجام دهید. و اگر مؤسسه شما هیچ تعهدی در زمینه سیاست ندارد، بنابراین به نظر می‌رسد که تفکر در حال انجام است، ممکن است تمایل بیشتری به ایجاد تعهدات خود داشته باشید یا اصلاً هیچ تعهدی نداشته باشید. چه کسی این را با یک دیدگاه رهبانی از آموزش عالی مرتبط کند یا یک دیدگاه حرفه ای مبتنی بر مهارت، ممکن است احساس کند که زندگی دانشگاهی فرصتی برای تقاضاهای سیاسی برای داشتن یک موقعیت فراهم می کند. در حالی که قطعاً آزادی در این امر وجود دارد، باید به خاطر داشت که ما این آزادی را فقط به دلیل تضمین‌هایی که توسط نسل‌های مبارزات سیاسی ایجاد شده است، داریم.

یکی از این ضمانت‌های اساسی، توانایی انتخاب رشته تحصیلی، انجام تحقیقات بدون دخالت سیاسی و بحث آشکار در مورد نتایج کار است. در کتاب آینده اش آزادی تحصیلی: از هنجار حرفه ای تا حق اصلاحیه اولدیوید رابان به طور متقاعدکننده ای استدلال می کند که آزادی آکادمیک یک حق متمایز متمم اول است که از معلمان و محققان محافظت می کند و در عین حال به جامعه امکان می دهد از تولید و انتشار دانش بهره مند شوند. انجمن استادان دانشگاه آمریکا این هنجار حرفه ای اساسی را در سال 1915 ترسیم کرد. آنها باید بتوانند مواضعی را اتخاذ کنند که ممکن است در حوزه سیاسی گسترده تر بسیار نامحبوب باشد. رابان نشان می دهد که چگونه این حمایت ها در یک سری از تصمیمات دادگاه در صد سال گذشته مورد حمایت قرار گرفته است. اساتید چه تدریس کتاب مقدس، چه ویدئوهای مدرن یا زیست شناسی تکاملی، نگران نباشند که فشارهای سیاسی آنها را از مسیر تحقیق یا شیوه بیان منحرف کند.

اما امروزه چنین نگرانی هایی فراوان است. کتابخانه‌ها کتاب‌ها را با سرعت نگران‌کننده‌ای ممنوع می‌کنند، اساتید به دلیل دیدگاه‌های سیاسی‌شان تنبیه می‌شوند، و حقوق دانشجویان برای اعتراض خارج از دستورالعمل‌های مناسب «زمان و مکان» محدود می‌شود. مسائل مربوط به آزادی بیان در کانون توجه دانشجویان قرار می گیرد که تا حدی به دلیل اعتراضات به جنگ غزه و تماشای جلسات کنگره در مورد یهودی ستیزی به آنجا کشیده شده است. موسسات اتحادیه آیوی با فوران نفرت علیه یهودیان بیشترین توجه را به خود جلب کرده اند، حتی اگر تعداد زیادی از گروگان های غیرنظامی اسرائیلی در معرض شکنجه، تجاوز جنسی و انزوای وحشیانه قرار داشته باشند. اما رد تاکتیک های شرورانه جنگ غزه او را به حامی خشونت تروریستی تبدیل نمی کند. فلسطینیان گرسنه در غزه به گروگان ها آزادی نمی دهند. در این شرایط سخت، جای تعجب نیست که کالج ها با اعتراضات مشروع و همچنین ابراز سنتی تعصب و نفرت مواجه شوند. در دانشگاه‌های سراسر کشور، اسلام‌هراسی و آزار و اذیت یهودی‌ستیزانه می‌تواند شرایط یادگیری را از بین ببرد، اما دستگیری‌های دسته جمعی معترضان مسالمت‌آمیز و سانسور سخنرانان به دلیل دیدگاه‌های سیاسی‌شان تنها آزادی آکادمیک را در درازمدت تضعیف می‌کند.

در سال‌های اخیر، برخی از ترقی‌خواهان درباره آزادی بیان ابراز تردید کرده‌اند و آن را پوششی نئولیبرالی برای روابط قدرت موجود توصیف کرده‌اند. با این حال، اکنون که افراد مرتبط با جنبش های طرفدار فلسطین سانسور یا دستگیر می شوند، رویکرد لیبرال قدیمی به آزادی بیان برای بسیاری از معترضان جذاب تر به نظر می رسد. مورخان اهمنا خالد و جفری اسنایدر در مورد این مسائل نوشته اند و اخیراً ارائه قدرتمندی را به خانه ای شلوغ در Wesleyan ارائه کرده اند. آنها با ارزیابی انتقادی از حملات مختلف فلوریدا به آزادی آکادمیک که برای گروه کر در دانشگاه من موعظه می شد شروع کردند. اما سخنرانان در ادامه به بحث پرداختند که چگونه بسیاری از تلاش‌هایی که تحت عنوان عمومی گنجاندن قرار می‌گیرند، با هدف سرکوب گفتار، ظاهراً برای محافظت از جوامع به اصطلاح آسیب‌پذیر، انجام می‌شوند. آنها استدلال می کنند که محافظت از دانش آموزان از گفتار به نام کاهش آسیب تقریباً همیشه یک اشتباه است. اینجا بود که بحث جالب شد. و این نکته آنها بود: مناظره ها تنها زمانی جالب می شوند که مردم آزاد باشند که مخالفت کنند، به نظرات مخالف گوش دهند و نظر خود را تغییر دهند. اما به نظر می رسد آنها نیز موافق هستند که در برخی موارد ارعاب می تواند به اندازه کافی شدید باشد که محدودیت های بیان را توجیه کند. من این را رویکرد “فضای کافی امن” به سخنرانی می نامم، اما در بحث بعد از سخنرانی آنها مشخص بود که آنها احساس می کردند که موضع عمل گرایانه من فضای زیادی را برای “ایمنی” ناروا باقی می گذارد. یک گفتگوی واقعی وجود داشت. دانشجویان و اساتید به طور کامل درگیر بودند.

بیشتر بخوانید: یهودستیزی جدید

و البته این زمانی است که یادگیری اتفاق می افتد: زمانی که ما درگیر گوش دادن عمیق هستیم و سعی می کنیم خودمان در جمع دیگران فکر کنیم. من برای همین بحث می کنم شاگرد: تاریخچه مختصر: یادگیرنده بودن – صرف نظر از سن – به معنای باز بودن در برابر دیگران به گونه ای است که به فرد امکان می دهد تفکر خود را گسترش دهد، ظرفیت خود را برای قدردانی، همدلی و مشارکت مدنی افزایش دهد. این مشارکت به یک دایره با فضیلت انرژی می بخشد، زیرا از طریق تعامل با دیگران است که فرد فرصت های یادگیری (و سپس برای تعامل بیشتر) را چند برابر می کند.

این حلقه با فضیلت به آزادی ها در یک زمینه سیاسی که تحت تهدید مستقیم جنبش اقتدارگرای پوپولیستی به رهبری دونالد ترامپ است، بستگی دارد. وقتی ترامپ به دشمنانش حمله می‌کند، وقتی از آنها به عنوان اراذل و آفات یاد می‌کند، یا دانشگاه ملی خود را برای جایگزینی نخبگان مورد تحقیر پایگاهش پیشنهاد می‌کند، او قصد خود را برای بازسازی آموزش عالی در تصویر جنبش MAGA خود تلگراف می‌کند. به نظر می رسد بسیاری از دانشگاهیان شانه های خود را بالا می اندازند و می گویند که «سیاستمداران دیگر هم آنقدرها هم عالی نیستند» یا پیشنهاد می کنند (همانطور که نخبگان معمولاً در مواجهه با تهدیدات فاشیستی رو به رشد انجام می دهند) که او واقعاً به آنچه می گوید منظوری ندارد. این یک اشتباه جدی است، همانطور که قبلاً در تاریخ دیده ایم.

بی طرفی، خواه بر اساس اصول، بی تفاوتی یا بدبینی باشد، امروز به همکاری دامن می زند. حمله به دموکراسی، حمله به حاکمیت قانون، همچنین آزادی هایی را که آموزش عالی در 100 سال گذشته به دست آورده است، از بین خواهد برد.

ما می توانیم مقابله کنیم. بین الان تا 5 نوامبرهفتمبسیاری از دانشجویان، اساتید، کارکنان و فارغ التحصیلان ما با شرکت در روند انتخابات آزادی عمل خواهند کرد. آنها به نمایندگی از متقاضیان و در مورد مسائل مربوط به آینده آزادی دانشگاهی، آزادی بیان، و فرصت هایی برای تعامل معنادار با دیگران کار خواهند کرد. این یک کار چالش برانگیز است. در هیاهوی سیاست مدرن، تمرین گوش دادن اصیل دشوار است. در تابش خیره کننده دوربین های انتخاباتی رسانه ها، دیدن همه چیز از دید دیگران دشوار است.

اما وظیفه ما این است. اگر می خواهیم دموکراسی خود و نهادهای آموزشی را که به آن وابسته هستند تقویت کنیم، باید یاد بگیریم که آزادی را بهتر تمرین کنیم. ما باید یاد بگیریم که دانش آموز بهتری باشیم. آینده ما به آن بستگی دارد.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید