واقعاً اقتصاد هند در زمان مودی چگونه بود


تیصندوق بین المللی پول در این ماه غیرعادی ترین تکذیب را صادر کرد. جولی کوزاک، سخنگوی او به خبرنگاران در واشنگتن گفت که پیش‌بینی کریشنامورتی سوبرامانیان، رئیس اجرایی، از رشد 8 درصدی هند، دیدگاه صندوق بین‌المللی پول را که همچنان پیش‌بینی 6.5 درصدی را برای هند حفظ کرده است، منعکس نمی‌کند.

او گفت که نظرات سوبرامانیان – که چند روز قبل در یک رویداد در دهلی نو بیان شد – در نقش او به عنوان نماینده هند در صندوق بین المللی پول بود. «مدیر اجرایی» در واقع یکی از 24 مدیری است که توسط کشورهای عضو در «هیئت اجرایی» صندوق بین‌المللی پول انتخاب می‌شوند، که به طرز گیج‌کننده‌ای «متمایز از کار کارکنان صندوق بین‌المللی پول» است. زمانی که سوبرامانیان کارکنان صندوق بین المللی پول را در هم شکست، چقدر مشخص شد ایکس در پاسخ، گفت که پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی این موسسه برای هند “به طور مداوم نادرست” است.

سوبرامانیان به عنوان مشاور ارشد سابق اقتصادی نخست وزیر هند، نارندرا مودی و نماینده دولت مودی در صندوق بین المللی پول، دلایل خوبی دارد تا با کوچکترین پیشنهادی از این که اقتصاد هند آنقدر که تصور می شود قوی نیست، دلخور شود. روایت هند به عنوان معجزه اقتصادی جدید هم برای کیش شخصیت مودی و هم برای مشروعیت دولت او در داخل و خارج از کشور اساسی است.

مودی در سال 2014 با وعده اصلاح اقتصاد متزلزل به قدرت رسید. به عنوان وزیر ارشد ایالت غربی گجرات، او شهرت هنگفتی به عنوان یک مدیر کارآمد و دوستدار تجارت ایجاد کرده بود که با موفقیت از آن در تلاش برای کسب بالاترین مقام کشور استفاده کرد. “آچه دین،” یا ” اوقات خوب “، قول او بود.

با نگاهی به اخبار اقتصادی که این روزها از هند منتشر می شود، به نظر می رسد که او موفق شده است. همانطور که اقتصاددان ارشد S&P Global Ratings از آن می‌گوید، هند به‌عنوان سریع‌ترین رشد اقتصادی بزرگ، «ستاره درخشان اقتصاد جهانی» محسوب می‌شود. این کشور در حال حاضر از بریتانیا پیشی گرفته و به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است و انتظار می‌رود ژاپن و آلمان را پشت سر بگذارد و به سومین اقتصاد بزرگ جهان در پنج سال تبدیل شود. بازار سهام هند که اکنون چهارمین بازار سهام در جهان است، در بالاترین سطح خود قرار دارد.

در حالی که هند به سمت صندوق های رای می رود، داده هایی مانند این به روایت بلندگوی مودی برای تبدیل کشور به یک نیروگاه اقتصادی تحت نظارت او کمک می کند. در خانه، تصویر او را به عنوان یک دست محکم بر روی پنجه تقویت می کنند و هند را به ارتفاعات بیشتری می برند. در خارج از کشور، آنها کمک می کنند تا انتقادات از حملات سیستماتیک نظام برتری طلب هندو به دموکراسی سکولار هند و اقلیت های مسلمان و مسیحی آن خاموش شود.

بیشتر بخوانید: معبد هندی Ayodhya یادبود عظیمی از برتری هندوها است

مطمئناً اندازه اقتصاد امروز هند و دامنه توسعه آن را به یکی از جالب ترین داستان های رشد تبدیل کرده است. تجارت های بزرگ برای حکومت مودی چیزهای زیادی برای تشکر دارند. بوروکراسی کمتر و تمرکز اداری و فشار بیشتری برای صنعت وجود دارد. سیاست دولت مبنی بر تحریک تجارت با یارانه ها و معافیت های مالیاتی و کمک به شرکت های بزرگ محلی برای تبدیل شدن به “قهرمانان ملی” برای آنها خوب عمل کرده است.

با این حال، درک معجزه اقتصادی فرضی هند نیز محصول یک اکوسیستم اطلاعاتی کاملاً کنترل شده است که در آن داده‌ها بر اساس روایت دولت مدیریت می‌شوند و با کمک رسانه‌های دوستدار رژیم، توانا. ساده ترین واقعیت آماری این است که دوره دوم مودی در واقع شاهد کمترین دوره رشد تولید ناخالص داخلی از زمان آزادسازی بازارهای هند در اوایل دهه 1990 بود. درآمد سرانه طی 10 سال گذشته به نصف سرعتی که در دهه تحت رهبری سلف مودی، مانموهان سینگ، از حزب مخالف کنگره داشت، افزایش یافته است، در حالی که بازده بازار سهام کمتر از دهه قبل است.

بسیاری از تغییرات مثبت نسبت داده شده به مودی، مانند دیجیتالی شدن اقتصاد و بهبود جمع آوری مالیات، ادامه روندها، سیاست ها و پیشرفت های تکنولوژیکی گذشته است. و بسیاری از هیاهوهای پیرامون وضعیت کلی اقتصاد وقتی به اعداد و ارقام می پردازید، از بین نمی روند.

حتی دستیاران اقتصادی سابق مودی نیز نرخ رشد 8 درصدی اخیر اعلام شده توسط دولت را “اغراق آمیز” می دانند. اختلافات گسترده در نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی داده ها را بسیار مشکل ساز می کند. یکی از اقتصاددانان ارشد سابق مودی معتقد است که اگر به درستی اندازه گیری شود، اقتصاد هند در واقع کند می شود.

در همین حال، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در حال کاهش است. سطوح سرمایه گذاری مستقیم خارجی در حال حاضر به پایین ترین سطح در نزدیک به دو دهه اخیر رسیده است. حتی سرمایه گذاران داخلی از باز کردن کیف پول خود می ترسند. مخارج سرمایه خصوصی همچنان پایین است. سرمایه گذاری بخش خصوصی در واقع به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی از سال 2012 کاهش یافته است و اقتصاد در حال حاضر عمدتاً توسط سرمایه گذاری انبوه دولت هدایت می شود.

بازار کالاهای مصرفی با کاهش مصرف کالاهای اساسی – که نمادی از استرس اقتصادی است – کساد باقی مانده است. رشد مصرف خصوصی کمترین میزان در 20 سال گذشته است، به جز پایین بودن پاندمی. فروش تراکتور که نشانگر سلامت اقتصادی روستاها (جایی که 70 درصد هندی ها در آن زندگی می کنند) به شدت کاهش یافته است. بانک‌ها با بدترین بحران سپرده‌گذاری در دو دهه اخیر دست و پنجه نرم می‌کنند، زیرا پس‌انداز خانوارها به پایین‌ترین حد خود در ۴۷ سال اخیر رسیده است در حالی که سطح بدهی خانوارها در بالاترین حد خود قرار دارد. دقیقاً نشانه های یک اقتصاد پررونق نیست. در سال مالی گذشته، صادرات کالاهای هند 3 درصد و واردات نفت خام 14 درصد کاهش یافت.

بیکاری نیز بومی است. سهم جوانان با تحصیلات متوسطه و عالی در بین جوانان بیکار در 20 سال گذشته تقریباً دو برابر شده است. یک سوم فارغ التحصیلان بیکار هستند. جوانان هندی بیکار اکنون به دنبال فرصت هایی در مناطق درگیری اسرائیل و اوکراین هستند و سعی می کنند خود را به غرب قاچاق کنند. هندی ها در حال حاضر سومین گروه بزرگ مهاجران غیرقانونی در ایالات متحده هستند و تعداد آنها سریعتر از هر کشور دیگری افزایش یافته است.

با وجود تمام تلاش‌های مودی برای تقویت بخش تولید هند با کمپین تبلیغاتی خود در هند، سهم تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. هند مشاغل تولیدی را اضافه نمی کند، بلکه میلیون ها شغل را از دست می دهد. این در حالی است که تعداد کارگران مزرعه طی چهار سال گذشته 60 میلیون نفر افزایش یافته است. کشاورزی اکنون در واقع نسبت به پنج سال پیش، سهم بیشتری از کارگران را استخدام می کند، واژگونی که به غیرصنعتی شدن اشاره دارد.

همچنین نگرانی هایی در مورد دستکاری داده ها وجود دارد. پیش از آخرین انتخابات سراسری در سال 2019، دولت ارقام اشتغال قبل از انتخابات خود را به دلیل نشان دادن نرخ بیکاری در بالاترین حد خود در 45 سال اخیر، مدفون کرد و به استعفای اعضای کمیسیون ملی آمار منجر شد. یک نتیجه کلیدی از یک نظرسنجی پنج ساله مصرف کننده در سال جاری به دلیل “مشکلات کیفیت داده ها” خودداری شد. هنگامی که سرانجام در فوریه امسال منتشر شد، نشان داد که فقر و نابرابری کاهش یافته و هزینه های مصرف کننده در یک دهه سه برابر شده است.. این در تضاد با یافته ها و داده های خود دولت است که در جاهای دیگر یافت می شود.

بر اساس برخی برآوردها، حدود یک میلیون نفر که از آنها به عنوان “طبقه اختاپوس” یاد می شود، اکنون 80 درصد از ثروت کشور را در اختیار دارند و توهمی از رفاه ملی ایجاد می کنند. آخرین گزارش نابرابری جهانی، هند را “راج میلیاردر” می نامد که در آن نابرابری درآمد در حال حاضر بدتر از زمان حکومت بریتانیا است. از آنجایی که تعداد ابرثروتمندان هند در دهه گذشته 11 برابر شده است، این کشور در شاخص جهانی گرسنگی کاهش یافته است و اکنون زیر کره شمالی و سودان جنگ زده قرار دارد. با درک این مشکل، دولت مودی به 60 درصد جمعیت غله رایگان می دهد.

هیچ یک از این حقایق با الدورادوی که مودی ادعا می کند ایجاد می کند صحبت نمی کند. هند به چیزی بیش از رهبری و تحرک صعودی برای یک بخش کوچک نیاز دارد تا اقتصاد خود را به طور اساسی متحول کند. به غیر از سرمایه گذاری سنگین در زیرساخت های فیزیکی – که می توان به مودی اعتبار مناسبی برای آن در نظر گرفت – دولت او کار دیگری برای این تحول انجام نمی دهد.

همه اقتصادهای آسیایی که در نیم قرن گذشته درخشیده اند، شاهد هماهنگی قوی بین سیاست های تجاری، صنعتی و اجتماعی خود بوده اند. اصلاحات ارضی، مداخله گسترده دولت در آموزش و بهداشت، و دیگر سیاست های بازتوزیعی، اساس تقاضای داخلی و بهره وری بالاتر را ایجاد کردند که به «کشورهای شگفت انگیز» آسیایی دامن زد. اینها دلایلی است که چرا ویتنام، به عنوان شگفتی جدید آسیایی، بیش از هند با کمتر از یک دهم جمعیت هند صادرات دارد. مودی کاری نکرده است که نشان دهد تمایل یا ظرفیت انجام چنین اصلاحات عمیقی را دارد تا هند را درخشش دهد. یک عجله طلای کاذب تنها چیزی است که او باید ارائه دهد.





Source link

دیدگاهتان را بنویسید